محل تبلیغات شما

- ماهی های بزرگ با پوست نرم و لطیف و بالاتنه و سری به شکل زن دیده می شدند که قایقرانان را با عشوه گری فریب می دادند.
- بدون این که از علم و دانش بهره ای ببریم در این جا مدفون خواهیم شد.
- به جای فکر کردن و کشفیات عجیب، کمی هم به فرزندانت توجه کن. به آن ها نگاه کن. مانند دو حیوان ول می گردند و هیچ کاری نمی کنند.
- چشمانش مملو از اشک شد. اشک را با پشت دست پاک کرد و از روی تسلیم آهی سر داد و گفت: باشد.
- اورلیانو آرام و جدی بود. در شکم مادرش گریه کرده بود و با دیدگان گشوده به دنیا آمده بود. زمانی که بند ناف او را می بریدند سرش را از سویی به سوی دیگر برگردانده بود.
- کودک که در مقابل در آشپزخانه ایستاده بود گفت: آن قابلمه می افتد. انگار نیرویی از درون آن را به طرف کنار میز حرکت می داد. عاقبت قابلمه از روی میز بر زمین افتاد و کف آشپزخانه خرد شد.
- در جنوبی ترین قسمت آفریقا مردان با درایت و آرامش طلبی هستند که کارشان فقط نشستن و اندیشیدن است.
- خوزه آرکادیو بوئندیا با شور و خامی جوانی نوزده ساله، این مشکل را حل کرد:" اهمیتی ندارد اگر بچه ای با دمی شبیه به دم خوک داشته باشم. تنها کافی است بتواند حرف بزند".
- نتوانست نیزه را به طرف او پرتاب کند. پس از آن خواب راحت از او سلب شد.
- یک مرتبه از او پرسید عشق چگونه است و چه حسی دارد؟ خوزه آرکادیو سریعا پاسخ داد: مانند زله است!!!!

شما زودتر از بقیه به مشهد می روید!

باباجان! نکنید این کارا رو!

ایمان ینی اون چه اتفاق نیفتاده رو با جون و دل باور کنی

روی ,کن ,آرکادیو ,خوزه ,میز , ,به طرف ,را با ,از روی ,خوزه آرکادیو ,را به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برخی از شهدای دفاع مقدس استان لرستان